پیام آور رحمت ومهربانی
مبعث بهانه خلقت
امام مهدى علیه السّلام فرمودند:
خداوند پیغمبر(ص) را برانگیخت تا رحمتى براى جهانیان باشد و نعمت خود را تمام كند .
بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 194
مبعث بهانه خلقت،مظهر عطوفت،ختم نبوت
رسول اکرم حضرت محمد(ص)بر تمامی
مسلمین و بر شما عزیزان مبارکباد.
فضائل ماه رجب
«بدانید که ماه رجب ماه «اصم» خداوند است، و همانا ماهی است بس بزرگ و علت نامگذاری این ماه به «اصم» این است که هیچ ماهی از ماههای سال از نظر فضیلت و حرمت نزد خدای تبارک و تعالی، به آن نمیرسد، و حتی اهل جاهلیت نیز در عین جاهلیتشان آن را گرامی میداشتند»
فضائل ماه رجب
پرسش گری و پاسخ گویی در سیره نبوی
پیامبر و پرسش
برای آشنایی با پرسشهایی که از پیامبر شده منابع گوناگون مطالعه شد, مانند: نهج الفصاحه, مدینةالبلاغه,23 جلد از کتاب جامع احادیث الشیعه, جلدهای پایانی وسائل الشیعه, و مستدرک الوسائل ابواب فقهی که از جامع احادیث شیعه در دسترس نبود پنج جلد اول کتاب وافی که درباره مسائل عقیدتی و اخلاقی است, جلدهایی از بحارالانوار, بویژه جلد نهم, بخش احتجاجات نبوی, مسند امام علی(ع), علل الشرایع و … از کتب شیعه.
جامع مسانید سیوطی, سیره ابن هشام, الاصابه و… از منابع شیعه و اهل سنت و نیز از رایانه و نرم افزارهای جامع احادیث شیعه, معجم سه و حدیث شریف که دربرگیرنده نه کتاب از صحاح و سنن اهل سنت و مسند احمد حنبل است استفاده گردید. این کار با جست و جوی جمله هایی چون: (سئل النبی), (جاء رجل الی النبی), (قیل للنبی) و… صورت پذیرفت. از مجموع 900 فیش با حذف تکرارها و موارد غیر لازم, بیش از 370 پرسش از سخنان نبی گرامی استخراج گردید, بدون شمارش پرسشهای فراوانی که در یک احتجاج وجود دارد. بیش از 110 پرسش درباره احکام شرعی است.
از پرسشهای فقهی که بگذریم, پرسشهای متنوعی در زمینه های: اجتماعی, عقیدتی و اخلاقی, سیره حضرت و شبهه هایی مطرح گردیده که حضرت بدانها پاسخ گفته است.
پاره ای از پرسشها از برترین کارها و عبادتهاست. افراد درباره برترین و بهترین و یا بدترین کارها سؤال کرده اند. این گونه پرسشها حجم زیادی را تشکیل می دهد. هم از بهترین عمل می پرسند و هم از بدترین آن.
در مسائل عقیدتی, ایمان آورندگان حتی از وسوسه های درونی خود, از رسول خدا پرسیده اند, و پیامبر به آنان پاسخ داده و وسوسه های درونی را فرو نشانده است:
(ابن ابی عمیر, عن محمد بن مسلم, عن حُمران بن أعیَن, عن ابی عبدالله(ع) قال:
جاء رجل الی النبی(ص) فقال یا رسول الله هلکت.
فقال له: اتاک الخبیث فقال لک من خلقک؟
فقلتَ: الله.
فقال لک: الله من خلقه؟
فقال: ای و الذی بعثک بالحق لکان کذا.
فقال رسول الله(ص): ذاک و الله محض الایمان.21)
امام صادق می فرماید: مردی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول الله! هلاک شدم.
پیامبر(ص) فرمود:
الگوگیری از شخصیت پیامبر(ص)
لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم
توبه / 128
نیاز انسان به الگو
می دانیم که گزینش فرستادگان خدا از میان انسانها از آن روست که بتوانند سرمشق برای امتها باشند, چرا که مهم ترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت پیامبران, دعوتهای عملی آنهاست. آنها باید (اسوه ناس) و (قدوه خلق) باشند.1
میزان اثرگذاری الگوهای عملی بر روحیه و کردار و رفتار انسانها, برای همگان آشکار است, چون با دیدن کارکرد و رفتار الگوها و دستاوردهای مثبت و عینی آن در زندگی فردی و اجتماعی الگو, انگیزه و تمایل برای پیروی از آنها در افراد به وجود می آید و فرد سعی خواهد کرد برای بهره مندی از آن دستاوردهای مثبت, خود را ملزم به پیروی از آن الگوها کند.
و از سوی دیگر, هر چه سن کم تر باشد, بیش تر تحت تأثیر الگوها قرار می گیرد, پس انتخاب الگوی مناسب برای خود و فرزندان, بسیار مهم است. البته این بدان معنی نیست که الگوپذیری و الگوخواهی فقط در سنین پایین و تنها در دوران کودکی مورد نیاز است, بلکه این نیاز در هر سنی وجود دارد و حتی افراد سالخورده برای بهتر سپری کردن این دوره از زندگی شان, به الگو و سرمشق نیاز دارند; اما این نیاز درباره سن بین 17 29 سال بیش تر نمایان است.
اصطلاحات:
اخلاق: طبیعت در ذات خودش, دارای هدفهایی است که به سوی آن هدفها حرکت می کند. در جمادات و نباتات تا اندازه ای می توان این معنی را فهمید. در حیوانات و انسان , بویژه مسأله تفکیک زندگی طبیعی از زندگی غیر طبیعی ارادی کمی دشوار می نماید. حیوانات از آن جهت که دارای زندگی غریزی هستند و غرایز آنها همان تواناییهای طبیعی است که به حقیقت می پیوندد, تا اندازه ای قابل فهم تر است. زندگی مورچه ها یا فیل ها یا نهنگ ها یا پشه ها, به نظر می رسد, همان گونه است که پیش تر بوده است, اما نسبت به انسان کمی مسأله پیچیده تر می شود.
حیثیت انسان به گونه ای است که زندگی طبیعی او با زندگی ارادی اش دو امر ممتاز و متفاوت است. گرچه هر دو به سوی یک مسأله اند که انسان باشد, ولی هرکدام از این صورتها طبیعی و ارادی تفاوت آشکار با روی دوم دارد.
در طبیعت انسان , هدفها و غرضها نهفته است که بعدی از انسان به سوی آن در تکاپو و حرکت است که این تلاش و حرکت را در بعد جسمانی او می توان به آشکارا دید و ما در بررسی این بخش از زندگی انسان, با شگفتی های آفرینش, رو به رو هستیم. گردش خون در بدن, حرکت سلولها در هر عضوی از بدن و….
علاوه بر بعد طبیعت آدمی, انسان دارای یک سلسله افعالی است که از راه اراده و اندیشه او انجام می گیرد. این فعالیتها و تلاشها برای رسیدن به هدف و غایتی است. این هدف و غایت, آن گاه تحقق می یابد که اراده و اندیشه پشتوانه آن عمل و فعالیت باشد. به این مثال توجه شود:
گیاه به غذا احتیاج دارد, غذای خود را از هوا, یا از زمین اطراف خود می گیرد, چه از طریق برگها و چه از طریق ریشه ها. حیوان هم به حکم طبیعت خود به سوی غذا کشیده می شود.
ولی انسان, آن گاه که نیاز به غذا پیدا کند, گر چه که یک نیاز طبیعی و طبیعت انسان بدان سوی در حرکت خواهد بود, تا رفع گرسنگی اتفاق بیفتد. ولی این نیاز با پشتوانه اراده و اندیشه برطرف خواهد شد. بنابراین ساختار وجودی انسان به گونه ای است که دو سیستم مستقل از هم, ولی در تعامل با یکدیگر فعال هستند. دستگاه اراده و اندیشه, در تلاش است تا نیازهای طبیعی انسان را برطرف سازد. ساز و کار این دستگاه اراده و اندیشه آن است که غرض و غایت انسان را به شکل و صورت نیاز در او ظهور و پرورش دهد. بدین جهت فرد احساس تشنگی می کند و میل می نماید که آب بخورد, یا احساس گرسنگی می کند و میل به غذا در او پیدا می شود.
مرحوم علاّمه طباطبایی در روشنگری پیوند بین فعالیت طبیعی و اراده انسان می گوید: همیشه در هر فعل اخباری, یک حکم انشایی دستور و فرمان وجود دارد, بایدها و نبایدها, و همین بایدها و نبایدهاست که انسان را وامی دارد تا در پی مقصد طبیعی باشد.
در گذشته برخی همچون افلاطون, بر این عقیده بودند که خوبی و بدی به عنوان یک واقعیت همچون هندسه و ریاضیات وجود دارد. خیر, خود حقیقتی است که بیرون از نفس انسان مستقل از آن, باید خیر را شناخت. خیر, در اخلاق, همان حقیقت است که انسان باید در پی آن باشد.
اما علامه طباطبایی بر این باور است که ما لازم است مسأله اخلاق را بشکافیم و ببینیم چگونه برای ما رخ می نمایاند و فهمیده می شود. اگر به خوبی و بدی, نیک توجه شود هر یک از آنها در پیوند انسان با اشیاء معنی پیدا می کند. چون در هر فعلی غایت و هدفی از انجام آن وجود دارد و ما می خواهیم تا به آن هدف و غایت برسیم و سپس به وسیله ای که ما را به آن هدف می رساند, خوب است پس خوب بودن یعنی باید برای رسیدن به هدف از آن استفاده گردد و بد بودن یعنی برای رسیدن به هدف نباید از آن استفاده شود, پس خوب بودن و بد بودن یعنی باید استفاده کنیم و نباید استفاده کنیم2.
شخصیت: personality
مجموعه منظم, متکامل و نسبتاً ثابت خصایص و رفتارهای بدنی, عقلی و اجتماعی فرد است که او را از دیگران مشخص می سازد و موجب سازگاری او با محیط, بویژه محیط اجتماعی می شود3. شخصیت در حوزه های مختلف, معنای خاص خود را خواهد داشت.
شخصیت در روان شناسی: شخصیت در روان شناسی, ترکیب زنده ای متشکل از تمامی عناصر تشکیل دهنده موجود انسانی است4. پس شخصیت همان انسان واقعی, با همان وضعی است که در خیابان, یا در محل کار و یا به هنگام فراغت دارد و کلیت روان شناختی است که انسان خاصی را مشخص می سازد5
شخصیت در مفهوم سیاسی و اجتماعی: شخصیت در مفهوم سیاسی و اجتماعی آن, به کسی اطلاق می شود که در تحول و حادثه تاریخی چنان است که اگر حضور نمی داشت و عمل نمی کرد, آن حادثه اتفاق نمی افتاد و یا جور دیگری می شد.6 منظور ما از شخصیت در این نوشتار ویژگیهای اخلاقی و رفتاری و عملکرد های یک فرد است که سبب بازشناخت آن فرد در بین دیگر افراد جامعه شده است و این پیامبر اکرم(ص) چه ویژگی و صفاتی داشت که به عنوان بهترین الگو (اسوه حسنه) مطرح گردید؟
الگوpattern یا modle
الگو در لغت, به معنای مدل, سرمشق, مقتدی, اسوه, مثال و نمونه است7. الگو در اصطلاح به آن چیزی گفته می شود که شکل گرفته است و در یک گروه اجتماعی حضور می یابد, تا به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار آید.8
مدل سازی یا سرمشق گیری: modeling به معنای روش و شیوه انتخاب از الگوهای رفتاری بدنی و کلامی مشهود, الگوی خاص رفتار برای تقلید و بررسی است.9
رفتار behavior
رفتار اصطلاحی است که از قلمرو روان شناسی psychology به جامعه شناسی sociologyآمده ا ست. در روان شناسی برای روشن کردن مفهوم و معنای رفتار از گفتمان عملگرایی positivical بهره جسته اند. بدین جهت, روان شناسان کوشیده اند تا مفهومی علمی ارائه دهند که یا با حواس پنجگانه درک شود و یا با روش استدلال استقرایی شناخته گردد.10
ساده ترین شناسه از رفتار behaviorاین است که گفته اند: رفتار عملی است که از فرد سر می زند یا سخنی است که بر زبان می آورد11. ولی در روان شناسی واژه رفتار behavior با دقت بیش تری تعریف شده است; چنان که گفته اند: هر فعالیتی حرکتی activity که جاندار organism انجام می دهد و به وسیله جاندار دیگر یا ابزار اندازه گیری پذیرای دیدن و یا اندازه گیری است12.
عمل aciton
بعثت پیامبررحمت و اهداف آن
«بعثت » انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است. و سزاوار منت گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده و عمیق و از زوایای مختلف قابل بررسی است.
این نوشتار تلاش دارد تا این مطالب را به صورت بسیار فشرده، مورد پژوهش قرار دهد:
الف - آغاز بعثت.
ب - نخستین آیات نازل شده.
ج - منت گذاری خداوند به خاطر نعمت بزرگ بعثت.
د - فلسفه و اهداف بعثت.
الف - آغاز بعثت
سرآغاز تاریخ اسلام از روزی شروع می شود که پیامبراسلام صلی الله علیه و آله درخلوت محبوب، در دل غاری که در دامن کوهی در شمال مکه بود، صدایی شنید:
«یامحمد اقرا» ; ای محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: ای محمد!
«اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (1) ;
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بسته ای خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی دانست، یاد داد. (2)
جبرئیل به حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:
*بشارت حضرت مسیح (ع) به بعثت پیامبر اکرم (ص)
حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص بشارت انیبا پیشین برای رسالت نبی مکرم اسلام آورده اند: در قرآن کریم از زبان حضرت عیسی(علیهالسلام) آمده است: ﴿و مبشراً برسولٍ یاتی من بعدی اسمه احمد﴾ سوره صف، آیه ۶٫ و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد و نام او احمد است. بشارت در موردی است که پیامبر بعدی، مطلبی نو و تازه برای امتش بیاورد. اگر پیامبر خاتم در سطح انبیای گذشته یا در سطح رسالت عیسای مسیح سخن گفته باشد، نخست اینکه دیگر نیازی به آمدن پیامبری تازه نبود و دوم اینکه مجالی برای بشارت نبود. سخن حضرت مسیح که من کتاب آسمانی پیامبر گذشته را تصدیق میکنم و آمدن پیامبری را در آینده بشارت میدهم، نشان میدهد که رسول اکرم از حضرت عیسی افضل و قرآن کریم از انجیل بالاتر و رهاورد پیامبر اسلام، بیش از رهاورد مسیح(علیهالسلام) است، زیرا تنها در این صورت معنای بشارت تحقق مییابد. من تحمل فراق تو را ندارم پیامبر گرامی اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) مظهر محبّت کامل حقّ است، زیرا خدای سبحان رسولش را محور حبّ قرار داد و فرمود: بگو: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ آل عمران آیه ۳۱«اگر خدا را دوست مىدارید، از من پیروى کنید! تا خدا(نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.» امیر مؤمنان(علیهالسلام) در حدیثی که خود، سلسلهالذهب است میفرماید: مردی از انصار به حضور پیامبر رسید و گفت: من توان تحمل فراق و هجران شما را ندارم؛ وارد منزل و کارگاه میشوم، به یاد شما میافتم و دست از کار میکشم و رو به سوی شما میآورم تا به زیارت شما نایل شوم، این همه برای این است که شما را دوست دارم، اکنون به این فکر افتادهام که در روز قیامت که شما وارد بهشت شده، به اعلی علیین عروج کردید، من چه کنم؟ در این هنگام این آیه شریفه نازل شد: وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً سوره نساء آیه ۶۹ و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانى خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهاى خوبى هستند! پیروان خدا و پیامبر، با سلسله انبیا، صدیقان، شاهدان و صالحان محشور میشوند و آنها دوستان خوبی هستند، زیرا خستهدلانِ قافله را پشت سر نمیگذارند، بلکه تا مرز امکان آنها را با خود میبرند. سپس پیامبر گرامی اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن مرد را به حضور طلبید و این آیه را بر وی تلاوت کرد و به او بشارت داد. پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: « لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ ذَاتِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ ذَاتِهِ . أمالی الصدوق، ص: ۳۳۵ ایمان بندهای کامل نمیشود، مگر اینکه من نزد او از خود او محبوبتر باشم (علاقهاش به من بیشتر از خودش باشد) و عترت من نزد او، د محبوبتر از عترت خودش و اهل بیت من پیش او، محبوبتر از اهل بیت خودش و ذات من پیش او، محب تر از ذات خودش باشد.
*برگرفته از کتاب پیامبر رحمت،حضرت آیت الله جوادی آملی
سیمای محمد (ص) در تورات و انجیل
الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل. (اعراف/157) .
ایمان و اعتقاد به پیامبران سلف یکی از ارکان اعتقادی اسلام است که در آیات مکرری از قرآن مجید به آن اشاره شده است و تأکید شده که مسلمانان باید به تمام پیامبران خدا ایمان آورده و میان آنان تفاوتی قائل نباشند: «قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل الی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و ما اوتی موسی و عیسی و ما اوتی النبیون من ربهم لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون» (1) بگویید، ما به خدا ایمان آورده ایم و به آنچه به ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و اسباط نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران دیگر از طرف پروردگار داده شده است و ما هیچ فرقی میان آنها نمی گذاریم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم.
بنابراین، پیامبران یک رشته واحدی را تشکیل می دهند که با همه اختلافات فرعی و شاخه ای، حامل یک پیام و وابسته به یک مکتب بوده اند. پیامبران پیشین مبشر پیامبران پسین بوده و پسینیان مؤید و مصدق پیشینیان بوده اند.
قرآن مجید تصریح می کند که خداوند متعال با پیمانی که از همه انبیای عظام گرفته، آنها را مکلف کرده است که وقتی پیامبری آمد که حقیقت آنها را تصدیق و کتابهایشان را به گواهی درست شهادت داد، به او ایمان آورده و آن حضرت را یاری کنند:
«و اذ اخذ الله میثاق النبیین لما آتیتکم من کتاب و حکمة ثم جائکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به و لتنصرنه» (2) هنگامی که خداوند پیمان مؤکد از پیامبران گرفت که هرگاه کتاب و حکمت به شما دادم سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید.
امیرالمؤمنین (ع) در اولین خطبه نهج البلاغه پس از اشاره به خلقت عالم و آدم چنین می فرماید : «پس خداوند پیغمبرانش را در میان مردم برانگیخت و ایشان را با فواصل معینی پی در پی فرستاده تا از آنان عهد و پیمان خداوند را که عمل بر وفق پیمان و فطرتشان بود بخواهند و نعمت فراموش شده خداوند را که توحید فطریشان است به یادشان آورند و از راه تبلیغ با برهان و حجت با ایشان گفتگو کنند. و خدای تعالی بندگان را از پیغمبر فرستاده شده، کتاب نازل شده، برهان قاطع و راه استوار محروم نکرده است...» پیامبرانی بودند از پیش که نام پیغمبر آینده به آنان گفته شده و یا از بعد که پیغمبر قبلی او را معرفی کرده است. (3)
البته زمینه ظهور پیامبران از زمانهای دور دست (از ازل) پیش بینی شده که یک سلسله حوادث تاریخی در طول زندگی انسانها موجب ظهور آنان در مقاطع مختلف زمان گردیده است. به همین لحاظ است که در منابع اسلامی اشاراتی هست که خلقت پیامبر عظیم الشأن اسلام منحصر به زمان تولد ظاهری آن حضرت نبوده بلکه وجود مقدسش سابقه در علم خداوندی دارد: «کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین» (4) من پیغمبر بودم در حالی که حضرت آدم (ع) بین آب و گل بود.
درباره بشارات مربوط به انبیا باید دانست که نامهایی که پیامبران به آن خوانده شده اند کلا اسامی خاص نبوده بلکه آنان را گاهی به نام و گاهی به صفت توصیف کرده اند، چنان که قرآن کریم به هر دو شکل معرفی، درباره حضرت محمد (ص) از نظر توراة و انجیل اشاره کرده است: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل ...» (5) آنان که پیروی می کنند از پیامبر نبی امی که نام و بشارت او را نزد خود در توراة و انجیل می یابند.
ظاهر آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه صفات: رسول، نبی و امی برای حضرت محمد (ص) در آن کتابها مکتوب و مدون است. و نیز قرآن گوید: «و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه احمد» (6). هنگامی که عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت که من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و حقانیت کتاب توراة را که در مقابل من است تصدیق می کنم و نیز شما را مژده می دهم که بعد از من رسول دیگری می آید که نامش احمد است.
محمد (ص) در تورات
نگرشی بر سیره اخلاقی پیامبر اکرم(ص)
بر این اساس، برای رسیدن به جایگاهی امن و مطمئن در دنیا و آخرت، بررسی آداب و سیره اخلاقی و تربیتی پیامبر اعظم(ص) و الگو گیری از آن حضرت، لازم و ضروری است.
در این راستا، مطالعه حاضر با محوریت: «نگرشی بر سیره ی تربیتی و سجایای اخلاقی پیامبر اکرم(ص)»، با هدف آشنایی با اخلاق و آداب تربیتی در سیره عملی و کلام آن رسول بزرگوار، انجام یافته است.